ماه من
ماه درخشان من در شب های تاریکم
اه که قلبم میسوزد و خنجریست در آن قلبم از جا بر کنده شد ولی چاره چیست عشق قلب را بر میکند او را تا عرش فرا میخواند و گاه قلب را تا جهنم میبرد عشق را اگر معنا بود باید چشم و گوش را بست و تنها با چشم دل بنشیند یه تماشایش عشق را هیچ معنا ندهد که عشق برای داد و ستد نیست عشق عقل را برد از بدن معنایی دگر یافت بدن چون دگر خویش از یادش برفت
نظرات شما عزیزان:
:قالبساز: :بهاربیست: |